محققان، بسیاری از مردان و زنانی که در طول تاریخ نابغه بودند را مورد مطالعه قرار دادند تا فرآیندهای فکری، کارها و رفتارهای اصلیشان را مشخص کنند. آنها به این نتیجه رسیدند که بسیاری از این افراد هوش متوسط یا کمی بالاتر از حد متوسط داشتند. آنها افرادی مثل انشتین نبودند. با این حال، به نظر میرسد همه آنها سه رفتار مشترک داشتند. خوشبختانه این رفتارها قابل پرورش است. شما هم با تمرین این رفتارها میتوانید باهوش تر و باهوش تر شوید. با مهارت یافتن در این سه رفتار نوابغ، به نابغه ای در تفکر خلاق و حل مسئله» تبدیل میشوید.
تمرکز
ابتدا، نوابغ توانایی تمرکز کامل و ۱۰۰ درصدی بر یک موضوع بدون هیچ گونه حواس پرتی را دارند. این توانایی گاهی قدرت تمرکز ذهن (CMP)
نامیده میشود و به نظر میرسد دلیل همه پیشرفتها و موفقیتهای خلاقانه است، تمرکز بر فقط یک موضوع که مدیریت تک موردی» هم نامیده میشود در دستیابی به اهداف مهم، مدیریت زمان، انجام وظایف و همه کارهای خلاقانه حیاتی است
متاسفانه امروزه اغلب افراد در احاطه رودخانه ای بی انتها از عوامل حواس پرتی به خصوص حواس پرتی های فناوری هستند، مدام ایمیل های جدید دریافت میکنند، موبایلشان دائم زنگ میزند، تلفن ثابت زنگ میزند و پیامها بی وقفه میآیند. به علاوه، دوستان مدام مزاحم میشوند و حواس یکدیگر را پرت میکنند. به همین دلیل میگویند : دیگر نمیتوان هیچ کاری انجام داد.
برای آموختنِ تمرکز بر یک موضوع، باید محدوده های زمانی و بازههای پیوستهای تعریف کنید تا در آن بازهها، بدون مزاحمت و حواس پرتی به کار بپردازید.
شاید مهمترین اصل مدیریت زمان که نقشی حیاتی در تمرکز و خلاقیت دارد، کنار گذاشتن همه مزاحمها است. هر روز با قطع ارتباط با هر نوع تکنولوژی در بازههای زمانی خاص، فضایی ساکت در اطراف خود ایجاد کنید، برای آرام کردن ذهنتان، به بازه های زمانی ۳۰، ۶۰ و ۹۰ دقیقهای نیاز دارید، تنها در این شرایط میتوانید تفکری شفاف و اثربخش داشته باشید.
جستجوی روابط علت و معلولی
دومین ویژگی نوابغ توانایی دیدن روابط علت و معلولی و تصویر کلی است. نوابغ در بررسی همه راههای ممکن برای حل مسئله، آزاداندیش، منعطف و مانند کودکان کنجکاو هستند.
سعی کنید درسهایتان را به عنوان بخشی از یک سیستم اصلی ببینید. یعنی هر جزئیاتی که با موضوعات اطرافتان سرو کار دارد و بر آنها اثر میگذارد را در نظر بگیرید. به جای اینکه رویدادی را موضوعی مجرد و مجزا به حساب آورید، همه مواردی که ممکن است به آن رویداد منجر شود و همه مواردی که پس از آن رویداد رخ میدهد را در نظر بگیرید. شرایط خود را بخشی از یک تصویر بزرگتر بدانید و همه روابط میان اجزای این تصویر را بررسی کنید.
از تعلق به یک راه حل یا روش خاص و عاشق آن شدن، اجتناب کنید. یکی از عواملی که مانع تفکر خلاق میشود، وابستگی به یک ایده یا دلبستگی شدید به یک روش حل است. سپس همه تلاش خود را صرف پیاده کردن تنها آن ایده میکنیم. اگر بتوانیم روش دیگری را با دیدگاه خود همراه کنیم، احساس موفقیت میکنیم، حتی اگر به احتمال زیاد دیدگاهمان نادرست باشد.
سعی کنید از ایده خود رها شوید و با ذهن باز همه ایده های ممکن دیگر را در نظر بگیرید. حتی اگر ایده ای دارید که به نظرتان فوق العاده است، منعطف باقی بمانید، از تمایل برای چسبیدن به یک ایده پیش از بررسی همه احتمالات اجتناب کنید. در تحلیل و بررسی مسایل درسی مشکوک باشید. سوال بپرسید. کارتان را با این فرض آغاز کنید که شاید این ایده کاملا اشتباه باشد.
استفاده از روش سیستماتیک
سوم، نوابغ از رویکردی سیستماتیک و منظم برای حل مسئله استفاده میکنند. نخست مسئله را به وضوح و به شکل مکتوب تعریف میکنند. سپس سوالاتی مانند موارد زیر میپرسند: این مساله چگونه تعریف شد؟ آیا میتواند یک حالت خاص باشد؟ آیا صورت سوال را کامل فهمیدم؟ تعاریف و قضایای درسی مربوط، چه چیزهایی هستند؟ فرآیند انتها به ابتدا را پیاده کردم؟ مسایل مشابه این مساله چه طوری حل میشوند؟ تعبیر هندسی موضوع؟ حکم سوال در یک واژه چیست؟
در مدرسه تفکر ریاضی میآموزید. اگرچه پس از اتمام دوران مدرسه هرگز از جبر یا هندسه استفاده نمیکنید، مگر اینکه وارد حوزهای تخصصی شوید، اما هدف از یادگیری این دروس آموزش کار سیستماتیک یک مسئله برای یافتن راه حل است، شما روش منطقی و سیستماتیک پرداختن به هر مسئله را میآموزید، مهارتی که میتوانید آن را در سایر حوزه های زندگی نیز به کار گیرید، همه نوابغ رویکردی سیستماتیک به مسائل دارند و هر مسئله را گام به گام حل میکنند.
به یاد داشته باشید که عمل بسیار مهم است. شما همان چیزی هستید که انجامش میدهید. وقتی رفتار توابغ را تمرین کنید، خیلی زود مانند آنها عمل خواهید کرد.
تمرینهای عملی
١. یکی از مسایل اصلی و فعلی خود را انتخاب کرده و همه جزئیات آن را روی کاغذ بنویسید. گاهی هنگام نوشتن جزئیات پاسخ آشکار میشود
٢. به مشکلی که با آن درگیر هستید، از دور نگاه کنید و ارتباط علت و معلولی بین آن مشکل و سایر اجزای کار را بررسی کنید. یک صفحه کاغذ بردارید، دایره ای میان آن بکشید و مسئله را در آن تعریف کنید، سپس شاخه هایی مانند پاهای عنکبوت رسم کنید و در دایره های متصل به آنها مباحث و موضوعات مختلفی را بنویسید که در این مسئله دخیل هستند.
۳. فکر کردن درباره حل مساله، مهمترین روش یادگیری و تسلط بر مباحث درسی و افزایش خلاقیت است. در واقع تلاش کنید با کمک تعاریف، فرمولها و قضایای درسی حداقل بخشی یا تمام مساله را حل کنید. حداقل با تجزیه و تحلیل پاسخ مسایل حل شده، تسلط بر مباحث را افزایش داده و به جنگ مسایل مبارزطلب بروید.